شکست تیمی: 5 دلیل شایع + 4 نکته موثر علیه آن

نویسنده: Peter Berry
تاریخ ایجاد: 12 جولای 2021
تاریخ به روزرسانی: 2 ممکن است 2024
Anonim
شکست تیمی: 5 دلیل شایع + 4 نکته موثر علیه آن - شغل
شکست تیمی: 5 دلیل شایع + 4 نکته موثر علیه آن - شغل

محتوا

این همکاری باید نتایج را بهبود بخشد و به موفقیت منجر شود. متأسفانه ، نتیجه اغلب برعکس است: شکست تیمی یک مشکل معمول در محل کار است. یک ضرب المثل قدیمی آلمانی از قبل می داند که بسیاری از آشپزها آبگوشت را خراب می کنند. طبق این اصل ، کارها اغلب باید به تنهایی انجام شود. اما راه دیگری نیز وجود دارد: می توان از شکست تیم جلوگیری کرد. ما دلایل شکست تیم را توضیح می دهیم ، اینکه چه مشکلی در تیم ها رخ می دهد و چه کاری می توانید برای جلوگیری از شکست تیم انجام دهید ...

شکست تیمی: آیا تنهایی بهتر است؟

بیایید صادق باشیم: کار تیمی بندرت به این خوبی کار می کند. در عوض ، سکوت ، تاکتیک ها و پیمان ها وجود دارد ، احتمالاً حتی خرابکاری و جذاب است. یک ضربه و چاقو با افزایش رقابت در محل کار ، شکست تیم به طور منظم رخ می دهد. با این کار کار نمی شود ، بلکه بر خلاف یکدیگر است. صادق شعار: هرکسی کنار خودش است.

با این همه شکست تیمی ، این سوال پیش می آید: آیا همکاری مداوم بیش از حد تخمین زده می شود؟ از این گذشته ، بتهوون سمفونی هایش را خودش و شیلر ساخته است سرود شادی قطعاً در یک تیم نوشته نشده است. و با این حال: اغلب بدون یک تیم کارا کار نمی کند. موارد زیر نه تنها در ورزش های گروهی ، بلکه در کارهای روزمره نیز اعمال می شود: هیچ تیمی ، هیچ برنده ای. این به دانش و مهارتهای مختلف و مهارتهای مختلف در تعامل نیاز دارد. بیشتر پروژه ها فقط توسط یک شخص قابل تسلط نیستند. هدف باید جلوگیری از شکست تیم باشد - نه جلوگیری از کار گروهی.


علل شکست تیم

به نظر می رسد شکست تیم به طور جداگانه بین افراد درگیر ایجاد می شود. اما نویسنده آمریکایی پاتریک لنسیونی در کتاب "5 اختلال عملکرد یک تیم" پنج دلیل اساسی برای شکست تیم را بررسی کرده است. به خصوص خطرناک: این علل شکست تیم به سادگی وجود ندارد ، بلکه باعث تقویت یکدیگر می شوند. پنج نقص عملکردی که باعث شکست تیم می شوند همیشه به روز هستند. وقتی تیم ها با هم کار می کنند تقریباً در همه جا دیده می شوند:

1. عدم اعتماد به نفس

به محض اینکه کارمندان خود را تعطیل می کنند و دیگر اجازه نزدیکی نمی دهند ، معمولاً شروع به پنهان کردن اشتباهات ، ناامنی ها و ضعف ها می کنند. بنابراین گشودگی غیرممکن است - و بدون آن ، هیچ اعتماد متقابل وجود ندارد. در صورت عدم اعتماد متقابل ، هیچ کس جرات نمی کند از دیگران کمک بخواهد. درعوض ، همه مشغول این هستند که نقاط ضعف خود را حتی الامکان نامرئی کنند تا مورد سو explo استفاده دیگران قرار نگیرند.


2. ترس از درگیری

اگر همه اعضای تیم بخواهند به هر قیمتی از درگیری جلوگیری کنند ، در پایان همه در همان نقطه پا می گذارند. به جای بحثهای درگیر و مبادلات بحث برانگیز ، که مفاهیم بالغ از آنها پدیدار می شود ، هیچ بازخوردی ، پیشنهادی برای بهبود و اصطکاک وجود ندارد. به طور کلی ، هماهنگی خوب است ، اما یک تیم برای اینکه بتواند تحولات نامطلوب را برطرف کند ، باید درگیری ها را نیز تحمل کند.

3. عدم تعهد

اگر قبلاً مبادله صادقانه ای صورت نگرفته باشد ، که در آن هر کس بتواند نظر و عقاید خود را ارائه دهد ، پس هیچ کس در تصمیم گیری های بعدی شرکت نخواهد کرد. بحث های آزاد هوموسی است که تعهد در آن رشد می کند. بدون این در بهترین حالت اطاعت وجود دارد ، اما هیچ تعهدی وجود ندارد. بلکه تا زمانی که انگیزه به صفر برسد یک ضد نگرش بوجود می آید.

4. عدم مسئولیت

نکته سه نیز مستقیماً به نقطه چهار منتهی می شود: اگر اعضای تیم به توافق لازم الاجرا نرسند و تصمیمات را شناسایی نکنند ، هیچ کس مسئولیتی در قبال اجرای آنها نخواهد داشت. در بدترین حالت ، برخی حتی تصمیم را خرابکاری می کنند - فقط برای اثبات چقدر بد بودن آن (که از نظر کار گروهی نیز درست است). متأسفانه ، تیم ها چارچوب کاملی را برای جلوگیری از مسئولیت پذیری ارائه می دهند. دیگران نیز می توانند این کار را انجام دهند. علاوه بر این: کسانی که به موفقیت تیم اعتقادی ندارند و به دیگران اعتماد ندارند علاقه ای به قبول مسئولیت ندارند.


5. سهل انگاری نسبت به نتیجه

اگر کسی احساس مسئولیت نکند ، اهداف با سهل انگاری دنبال می شوند. به جای یک هدف مشترک ، همه در نهایت فقط به سود خود اهمیت می دهند - از ایجاد تصویر ناب تا غنی سازی فردی. اهداف شخصی بالاتر از اهداف مشترک قرار می گیرند. دستمزد من ، موقعیت من ، نفس ام ... همه چیز مهمتر از موفقیت تیم است. در هر صورت ، تعهد به محصول و لذت کار از بین رفته است.

اقداماتی علیه عدم موفقیت تیم

البته ، می توان این پنج نکته را نیز تغییر داد و به صورت مثبت فرمول کرد ، شعار: برای اینکه تیم ها دوباره با هم عمل کنند و با تعهد کنار هم قرار بگیرند ، آنها باید ...

  • جلب اعتماد به یکدیگر.
  • فرهنگ بحث و گفتگوی آزاد و منصفانه ایجاد کنید.
  • اهداف مشترک را تعریف کنید.
  • مسئولیت را به عهده بگیرید و بپذیرید.
  • می تواند موفقیت را پیش بینی کند و در آن شرکت کند.

احتمال دیگر تمرینات هدفمند برای تیم سازی است. اینها باعث تقویت حس انسجام و انسجام می شود. دیگر خودخواهی ، نسبت به یکی برای همه.

مفید بودن

می توانید بگویید: شرکت ها به کارهای بیشتری در دفتر نیاز دارند. افراد نیکوکار به این معنا که به دیگران اجازه موفقیت می دهند ، فعالانه به آنها کمک می کنند و خودشان را پس می گیرند. تیم تحقیقاتی ایالات متحده جیا هو (دانشگاه نوتردام در ساوت بند ، ایندیانا) و رابرت سی لیدن (دانشگاه ایلینوی ، شیکاگو) به این نتیجه رسیدند: اگر کارمندان انگیزه خاصی برای کمک به همکاران خود دارند ، پس این درجه همکاری باعث افزایش همکاری و موفقیت تیمی در همان زمان. وقتی وظیفه انجام شده به هم وابستگی و تعامل قوی داشته باشد ، بهترین نتیجه را می دهد.


عوارض جانبی خوب: این افراد مدت زمان بیشتری در تیم خود می مانند و به این سرعت کارفرمایان را تغییر نمی دهند. در اینجا ، شرکت ها و مافوق های برتر می توانند به طور هدفمند مداخله کنند تا با کمال ظرافت به نوع دوستی در تیم پرش کمک کنند. محققان پیشنهاد می کنند نوعی اسب تروا قاچاق شود. به عبارت دیگر ، یک عضو تیم که به وضوح متمرکز بر حمایت از دیگران است. این باعث می شود دیگران نیز فداکارتر شوند.

وظیفه

چه کسی واقعاً به تیم تعلق دارد؟ وقتی ریچارد هاكمن روانشناس اجتماعی این س executiveال را از مدیران اجرایی پرسید ، اختلاف نظر وجود داشت. پاسخ ها از پنج تا 24 بود - در همان گروه. زیر یک رئیس گروه که شما را در تیم حساب نمی کند ، انگیزه دقیقاً نباید به آسمان رشد کند ...

آزمایشی در مرکز پزشکی Montefiore در نیویورک نشان می دهد که تکالیف روشن از شکست تیم جلوگیری می کند و به طور آشکار همکاری را موفقیت آمیز تر می کند. برای انجام این کار ، آنها دو تیم را با هم مقایسه کردند: یکی در لباس کار معمولی ، یکی در پیراهن با شماره پیراهن. به نظر عجیب می رسد ، اما در واقع تاثیری داشت. این گروه با پیراهن بسیار بهتر عمل کرد و دستورالعمل های بسیار بیشتری در آن ارائه شد. در دفتر ، شما هنوز هم می توانید بدون شماره پشت کار انجام دهید. اما این آزمایش نشان می دهد که تکالیف واضح به یک تیم کمک می کند - و شاید همچنین این نمادها می توانند هویت و انسجام ایجاد کنند.


موسیقی پس زمینه

برای جلوگیری از شکست تیم لازم نیست اقدامی کاملاً پیچیده باشد. بعضی اوقات کافی است که کنترل های کوچک را روشن کنید. به عنوان مثال ، نیروی کار خود را با آثار کلاسیک موسیقی مانند موارد دیگر پر کنید زیردریایی زرد, دختر چشم قهوه ای یا راه رفتن روی آفتاب.


اعضای تیم هنگام گوش دادن به موسیقی خوش خلق بیشتر کمک می کنند. این همان چیزی است که محققان دانشگاه کرنل می خواهند بدانند. از طرف دیگر ، اگر آنها به موسیقی سنگین و تاریک گوش فرا دهند - مثلاً هوی متال - پس تمایل دارند روی خودخواهی تمرکز کنند. در مقایسه بین موسیقی شاد در پس زمینه و بدون صدا ، صدای خوش خلق نیز امتیاز بهتری دارد. بنابراین موسیقی شاد باعث بهبود کار تیمی و همکاری می شود. و بسیار مهم: بسیار ارزان تر از اقدامات گران قیمت تیم سازی است ...

مداحی

به طور کلاسیک ، برای همه اعضای تیم باید ارزش قائل شد. هیچ کس احساس نمی کند در این راه کنار گذاشته شده است. همچنین باعث تقویت یک ذهنیت همه برای همه برای یک شخص می شود که در آن تیم خود را به عنوان یک کل می بیند. دانشمندان از دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی در یک آزمایش متوجه شده اند که برجسته کردن کارمندان و پاداش دادن آنها با ستایش اضافی می تواند مفید باشد.


در آزمایش خود از برخی از مجری های خاص به خصوص خوب تعریف کردید. سایر شرکت کنندگان متوجه این موضوع شدند. نتیجه: در گروه های آزمایشی که در آن یک نفر به صورت عمومی بر روی پایه قرار گرفته بود ، دیگران نیز تلاش بیشتری کردند. آنها از شخص ناخدا تقلید کردند ، خود را به رویکرد او معطوف کردند و در نتیجه خود را بهبود بخشیدند. ایده نامگذاری یک کارمند ماه ممکن است یک گزینه در این زمینه باشد.